Friday, December 21, 2012

سیاه دست !

آخر چه کنم؟ وبلاگ نویسی هم بی فایدس. نوشتن به صدای قلم است. 
من صدای خش خش کاغذهایی که پس از نوشتن ورق میزنم را دوست دارم
بوی جوهر خودکار بیک که بعضی اوقات از درد نوشته ها پس میدهد را دوست دارم
من به کاغذ ها حس دارم. کاغذ هایی با خط های آبیِ کمرنگ . با کادر قرمزِ دو خطی را دوست دارم
وقتی با نوشتن  ارضا میشوم که جای منحنی استکان چای روی ورق های کاغذم یادگار روز های سرد زمستانی باشد
یا چروکی های زیر ورقه ها، من را یاد روز بارانی و خیس شدن کوله پشتی و نم گرفتن کاغذ هایم بیندازد.
یا وقتی آن ها را ورق میزنم اشک از چشمانم سرازیر شود.

یا وقتی دیگران برای خواندن دست خطت تلاش میکنند.

و وقتی آنها را میسوزانی.. بوی سوختن کاغذ بهت آرامش بدهد ! 

همین !


No comments:

Post a Comment